مشکلی که من الان چند ساله که پیدا کردم،
اینه که،
واقعا نمیفهمم ازدواج به چه دردی میخوره.
یعنی پوینت کاغذ امضا کردن چیه؟
چرا من باید کاغذ امضا کنم و خودم و بقیه رو توی دردسر احتمالی بندازم و شاید علاقه م به شریک زندگیم بعد ازون ازدواج کم هم بشه و حس کنم محدود شدم یا حالا وای چه خبره؟! که چی بشه؟! وقتی که میشه بدون کاغذ هم عاشق بود و با علاقه بیشتری زندگی کرد؟
الان این روزها کشورهای بسیاری دوست دختر پسری یا نامزدی رو به اندازه ازدواج قبول دارن.
قرار نیست به خاطر حرف 4 تا اسکل احمق غربی من بخوام تن به این کارها بدم.
وقتی از مرحله دوست دختر پسری کم کم وارد ازدواج میشی (ورژن کاغذی) واقعا آدم به همه چیز فکر میکنه.
از طرفی اگه بخوام بعدا بچه بیارم، احتمالا برای بچه م یه کوچولو مشکل پیش بیاد. این حدسمه.
خلاصه اوضاع قاریشمیش.